برای پرندهای در بند برای ماهی در تُنگ بلور آب برای رفیقم که زندانی است زیرا، آن چه میاندیشد را بر زبان میراند. برای گُلهای قطع شده برای علف لگدمال شده برای درختان مقطوع برای پیکرهایی که شکنجه شدند من نام ترا میخوانم: آزادی! برای دندانهای به هم فشرده برای خشم فرو خورده برای استخوان در گلو برا ی دهانهایی …
ادامه